127
۳ - النوبة الاولى
قوله تعالى: وَ قالَ الَّذِی آمَنَ و آن مرد گرویده گفت: یا قَوْمِ اتَّبِعُونِ اى قوم پى برید بمن، أَهْدِکُمْ سَبِیلَ الرَّشادِ (۳۸) تا راه نمایم شما را براه راستى.
یا قَوْمِ إِنَّما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا مَتاعٌ اى قوم این زندگانى این جهانى روزى فرا روزى بسر بردن است ناپاینده، وَ إِنَّ الْآخِرَةَ هِیَ دارُ الْقَرارِ (۳۹) و آن جهانست سراى آرام و پاینده.
مَنْ عَمِلَ سَیِّئَةً هر که بدى کند، فَلا یُجْزى إِلَّا مِثْلَها پاداش ندهند. او را مگر هم چنان، وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً و هر که نیکى کند، مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى از نرینه و مادینه، وَ هُوَ مُؤْمِنٌ و او گرویده بود، فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ ایشان آنند که در آرند در بهشت یُرْزَقُونَ فِیها بِغَیْرِ حِسابٍ (۴۰) روزى میدهند ایشان را در ان بهشت بىشمار.
وَ یا قَوْمِ ما لِی أَدْعُوکُمْ إِلَى النَّجاةِ اى قوم این چیست که مرا رسید و این چونست مرا که میخوانم شما را با رهایى، وَ تَدْعُونَنِی إِلَى النَّارِ (۴۱) و میخوانید شما مرا بآتش.
تَدْعُونَنِی لِأَکْفُرَ بِاللَّهِ میخوانید مرا تا کافر شوم به اللَّه وَ أُشْرِکَ بِهِ ما لَیْسَ لِی بِهِ عِلْمٌ و انباز گیرم با او چیزى که من او را انباز ندانم، وَ أَنَا أَدْعُوکُمْ إِلَى الْعَزِیزِ الْغَفَّارِ (۴۲) و من شما را میخوانم با توانایى تاونده، آمرزگارى فراخ آمرز.
لا جَرَمَ أَنَّما تَدْعُونَنِی إِلَیْهِ ببود اکنون ناچاره کانچه شما مرا با پرستش آن میخوانید، لَیْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِی الدُّنْیا وَ لا فِی الْآخِرَةِ او را آن حق نیست که کسى را با پرستش خویش خواند هرگز نه درین جهان نه در ان جهان، وَ أَنَّ مَرَدَّنا إِلَى اللَّهِ و باز گردیدن ما با اللَّه است، وَ أَنَّ الْمُسْرِفِینَ هُمْ أَصْحابُ النَّارِ (۴۳) و گزاف کاران آتشیاناند.
فَسَتَذْکُرُونَ ما أَقُولُ لَکُمْ آرى یاد کنید هنگامى آنچه من میگویم شما را، وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ و کار خویش با خدا گذارم، إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ (۴۴) که اللَّه بینا و داناست ببندگان.
فَوَقاهُ اللَّهُ بازداشت ایشان اللَّه ازو، سَیِّئاتِ ما مَکَرُوا بدهاى آنچه ایشان ساختند از ساز بد، وَ حاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذابِ (۴۵) و فراسر نشست کسان فرعون را بد عذاب.
النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْها آن عذاب آتشى است که ایشان را بران عرضه میکنند، غُدُوًّا وَ عَشِیًّا بامداد و شبانگاه پیوسته درین جهان، وَ یَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ و آن روز که رستاخیز بپاى شود، أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ (۴۶) گویند درشید اى فرعون و کسان او در سختتر عذاب.
وَ إِذْ یَتَحاجُّونَ فِی النَّارِ و آن گه که پیکار میکنند در آتش، فَیَقُولُ الضُّعَفاءُ لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا پس روان گویند گردنکشان را: إِنَّا کُنَّا لَکُمْ تَبَعاً ما شما را پس روان و فرمان برداران بودیم در دنیا، فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا نَصِیباً مِنَ النَّارِ (۴۷) هیچ ما را بکار آئید که از ما بازدارید بهرهاى از آتش؟
قالَ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا گردنکشان گویند: إِنَّا کُلٌّ فِیها ما همه ایدریم در آتش، إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَکَمَ بَیْنَ الْعِبادِ (۴۸) اللَّه بخواست خویش کار برگزارد میان بندگان.
وَ قالَ الَّذِینَ فِی النَّارِ ایشان گویند که در آتشاند، لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ خازنان دوزخ را: ادْعُوا رَبَّکُمْ خوانید خداوند خویش را و خواهید ازو، یُخَفِّفْ عَنَّا یَوْماً مِنَ الْعَذابِ (۴۹) تا از ما عذاب یک روز فرو نهد: قالُوا گویند: أَ وَ لَمْ تَکُ تَأْتِیکُمْ رُسُلُکُمْ بِالْبَیِّناتِ رسول شما بشما نیامد با پیغامها و نشانهاى روشن؟ قالُوا بَلى گویند بلى آمد، قالُوا فَادْعُوا خازنان گویند: پس شما خداى را میخوانید، وَ ما دُعاءُ الْکافِرِینَ إِلَّا فِی ضَلالٍ (۵۰) و دعاى کافران نیست مگر در ضایعى و گمراهى.
إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا ما یارى خواهیم داد و دست خواهیم گرفت فرستادگان خویش را، وَ الَّذِینَ آمَنُوا و ایشان را که گرویدگاناند، فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا در زندگانى این جهان، وَ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهادُ (۵۱) و آن روز که گواهان بپاى ایستند.
یَوْمَ لا یَنْفَعُ الظَّالِمِینَ آن روز که سود ندارد کافران را، مَعْذِرَتُهُمْ عذر دادن ایشان، وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ و ایشانراست نفرین و دورى، وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ (۵۲) و ایشانراست سراى بد.
وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَى الْهُدى و دادیم موسى نامه راه شناختن را، وَ أَوْرَثْنا بَنِی إِسْرائِیلَ الْکِتابَ (۵۳) و میراث دادیم فرزندان یعقوب را توریت.
هُدىً وَ ذِکْرى لِأُولِی الْأَلْبابِ (۵۴) راه نمونى و یادگارى خردمندان را.
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ شکیبایى کن که وعده دادن اللَّه ترا بنصرت راست است، وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ و گناه خویش را آمرزش میخواه، وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ و بستایش نیکو خداوند خویش را مىستاى، بِالْعَشِیِّ وَ الْإِبْکارِ (۵۵) بشبانگاه و بامداد.
إِنَّ الَّذِینَ یُجادِلُونَ فِی آیاتِ اللَّهِ ایشان که پیکار میکنند در سخنان اللَّه، بِغَیْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ بىحجتى که بایشان آمد از آسمان، إِنْ فِی صُدُورِهِمْ إِلَّا کِبْرٌ نیست در دلهاى ایشان مگر مرادى بزرگ، ما هُمْ بِبالِغِیهِ که هرگز بآن نخواهند رسید، فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ فریاد میخواه بخداى عز و جل، إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ (۵۶) که او خداوندى شنواى بیناست.
لَخَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَکْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ آفرینش آسمان و زمین مه است از آفرینش مردم، وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ (۵۷) و لکن بیشتر مردمان نمىدانند.
وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمى وَ الْبَصِیرُ هرگز چون هم نبود نابینا از حق و بینا بحق، وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ لَا الْمُسِیءُ و هرگز چون هم نبود گرویدگان نیکوکار و بدکار، قَلِیلًا ما تَتَذَکَّرُونَ (۵۸) چون اندک پند پذیرید.
إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِیَةٌ لا رَیْبَ فِیها رستاخیز آمدنى است گمان نیست در ان، وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یُؤْمِنُونَ (۵۹) لکن بیشتر مردم به نمىگروند.