112
۸ - النوبة الاولى
قوله تعالى: قالُوا یا شُعَیْبُ گفتند: اى شعیب أَ صَلاتُکَ تَأْمُرُکَ این نمازهاى فراوان تو میفرماید ترا، أَنْ نَتْرُکَ ما یَعْبُدُ آباؤُنا که ما را فرمایى تا دست بداریم پرستش آنچه پدران ما مىپرستیدند، أَوْ أَنْ نَفْعَلَ فِی أَمْوالِنا ما نَشؤُا یا در مالهاى خویش آن کنیم که ما خواهیم، إِنَّکَ لَأَنْتَ الْحَلِیمُ الرَّشِیدُ (۸۷) تویى تو آن زیرک راست آهنگ.
قالَ یا قَوْمِ گفت: اى قوم: أَ رَأَیْتُمْ چه بینید و چه گوئید إِنْ کُنْتُ عَلى بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّی اگر من بر چیزى راست و کارى درست روشنام از خداوند من وَ رَزَقَنِی مِنْهُ رِزْقاً حَسَناً و خداوند من مرا از خود روزى داد نیکو وَ ما أُرِیدُ أَنْ أُخالِفَکُمْ و نمىخواهم که شوم مخالفت کنم از شما، إِلى ما أَنْهاکُمْ عَنْهُ که شما را مىباز زنم از آن إِنْ أُرِیدُ إِلَّا الْإِصْلاحَ نمىخواهم مگر باصلاح آوردن و نیک کردن کار شما و کار خویش مَا اسْتَطَعْتُ تا توانم، وَ ما تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّهِ و مرا توان راست داشتن و موافق کردن گفت و کرد و آهنگ نیست مگر بخداى عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ پشت باو باز کردم و کار باو سپردم، وَ إِلَیْهِ أُنِیبُ (۸۸) و با او گشتم و با او گرائیدم.
وَ یا قَوْمِ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شِقاقِی اى قوم شما را بر آن مدارد خلاف کردن با من و ستیز جستن با من أَنْ یُصِیبَکُمْ که بشما رسد مِثْلُ ما أَصابَ قَوْمَ نُوحٍ هم چنان عذاب که بقوم نوح رسید، أَوْ قَوْمَ هُودٍ یا بقوم هود رسید أَوْ قَوْمَ صالِحٍ یا بقوم صالح رسید وَ ما قَوْمُ لُوطٍ مِنْکُمْ بِبَعِیدٍ (۸۹) و قوم لوط از شما نه دور است.
وَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ و آمرزش خواهید از خداوند خویش، ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ و با او گردید، إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ (۹۰) خداوند من بخشاینده است دوستدار.
قالُوا یا شُعَیْبُ گفتند: اى شعیب ما نَفْقَهُ کَثِیراً مِمَّا تَقُولُ در نمىیابیم ما فراوان ازین که تو میگویى وَ إِنَّا لَنَراکَ فِینا ضَعِیفاً و ترا در میان خویش بیچاره مىبینیم وَ لَوْ لا رَهْطُکَ لَرَجَمْناکَ و گرنه خاندان تو بودى ما ترا بیرون کردیمى و براندیمى، وَ ما أَنْتَ عَلَیْنا بِعَزِیزٍ (۹۱) و تو بر ما گرامى نهاى و نه دریغ.
قالَ یا قَوْمِ گفت: اى قوم أَ رَهْطِی أَعَزُّ عَلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ خاندان من بر شما گرامىتراند و بنزدیک شما دریغتر از اللَّه وَ اتَّخَذْتُمُوهُ وَراءَکُمْ ظِهْرِیًّا و شما اللَّه را پس پشت گرفتهاید، إِنَّ رَبِّی بِما تَعْمَلُونَ مُحِیطٌ (۹۲) خداوند من بکرد شما دانا است.
وَ یا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلى مَکانَتِکُمْ إِنِّی عامِلٌ اى قوم هم چنان مىباشید و هم چنان مىزئید و همه کار مىکنید و من هم چنان مىباشم و هم چنان مىزیم و همه کار مىکنم سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ یَأْتِیهِ عَذابٌ یُخْزِیهِ آرى بدانید و آگاه شوید که آن کیست که باو آید عذابى که او را رسوا کند وَ مَنْ هُوَ کاذِبٌ و بدانید که دروغ زن کیست وَ ارْتَقِبُوا إِنِّی مَعَکُمْ رَقِیبٌ (۹۳) چشم میدارید تا من با شما میدارم.
وَ لَمَّا جاءَ أَمْرُنا چون عذاب ما آمد بفرمان ما، نَجَّیْنا شُعَیْباً وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ رهانیدیم شعیب را و ایشان را که گرویده بودند با او بِرَحْمَةٍ مِنَّا ببخشایشى از ما وَ أَخَذَتِ الَّذِینَ ظَلَمُوا الصَّیْحَةُ و فرا گرفت آن ستمکاران را بانک که فریشته زد بر ایشان فَأَصْبَحُوا فِی دِیارِهِمْ جاثِمِینَ (۹۴) تا در سرایهاى خویش مرده بیفتادند.
کَأَنْ لَمْ یَغْنَوْا فِیها چنان که گویى هرگز نبودند، أَلا بُعْداً لِمَدْیَنَ دورى بادا و لعنت افزایا مدین را، کَما بَعِدَتْ ثَمُودُ (۹۵) چنان که دورى دید و لعنت شنید ثمود.
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآیاتِنا و فرستادیم موسى را بسخنان و نشانهاى خویش وَ سُلْطانٍ مُبِینٍ (۹۶) و حجّت آشکارا.
إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ بفرعون و کسان وى فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ فرمان فرعون را پىبردند وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِیدٍ (۹۷) و فرمان فرعون بر راه راست نبود.
یَقْدُمُ قَوْمَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ در پیش قوم خویش مىآید روز رستاخیز فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ تا ایشان را بآتش رساند وَ بِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ (۹۸) و بد رسیدن جاى که بآن رسند.
وَ أُتْبِعُوا فِی هذِهِ لَعْنَةً وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ بر پى ایشان کردند لعنت درین جهان و روز رستاخیز، بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ (۹۹) بد چیز دادند آن کس را که لعنت دادند
ذلِکَ مِنْ أَنْباءِ الْقُرى آن از خبرهاى شهرها است نَقُصُّهُ عَلَیْکَ مىگوییم و میخوانیم آن را بر تو مِنْها قائِمٌ هست از آن شهرها که بر پاى هست اینز وَ حَصِیدٌ (۱۰۰) و لختى از آن دروده و کنده و نیست کرده.
وَ ما ظَلَمْناهُمْ و ستم نکردیم ما ور ایشان وَ لکِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ لکن ایشان ستم کردند بر خویشتن فَما أَغْنَتْ عَنْهُمْ پس بکار نیامد و سود نداشت ایشان را آلِهَتُهُمُ الَّتِی یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ آن خدایان ایشان که میخواندند فرود از اللَّه بهیچ چیز لَمَّا جاءَ أَمْرُ رَبِّکَ آن گه که عذاب آمد بفرمان خداوند تو وَ ما زادُوهُمْ و نفزود آن خدایان ایشان ایشان را غَیْرَ تَتْبِیبٍ (۱۰۱) مگر زیان کارى نمودن.
وَ کَذلِکَ أَخْذُ رَبِّکَ و چنان است گرفتن خداوند تو إِذا أَخَذَ الْقُرى که شهرهاى دشمنان بعذاب فرا گرفت وَ هِیَ ظالِمَةٌ و ایشان بر خود ستمکار و اللَّه نه بیدادگر، إِنَّ أَخْذَهُ أَلِیمٌ شَدِیدٌ (۱۰۲) گرفتن خداوند تو درد نماى است سخت