شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
۲ - النوبة الاولى
رشیدالدین میبدی
رشیدالدین میبدی( ۴۸- سورة الفتح - مدنیة )
128

۲ - النوبة الاولى

لَقَدْ رَضِیَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ، خشنود شد اللَّه از گرویدگان، إِذْ یُبایِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ، آن گه که بیعت میکردند با تو در زیر آن درخت، فَعَلِمَ ما فِی قُلُوبِهِمْ، بدانست اللَّه آنچه در دلهاى ایشان بود، فَأَنْزَلَ السَّکِینَةَ عَلَیْهِمْ‏، آرام بر دلهاى ایشان فرو فرستاد، وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَرِیباً (۱۸) و ایشان را پاداش داد پیروزى نزدیک.
وَ مَغانِمَ کَثِیرَةً یَأْخُذُونَها، و غنیمتهاى فراوان که بدست آرید، وَ کانَ اللَّهُ عَزِیزاً حَکِیماً (۱۹) و اللَّه تواناى داناست همیشه.
وَعَدَکُمُ اللَّهُ، وعده داد اللَّه شما را، مَغانِمَ کَثِیرَةً تَأْخُذُونَها، غنیمتهاى فراوان که بدست آرید آن را، فَعَجَّلَ لَکُمْ هذِهِ، این یکى فراشتابید شما را، وَ کَفَّ أَیْدِیَ النَّاسِ عَنْکُمْ، و دست مردمان از شما کوتاه کرد، وَ لِتَکُونَ آیَةً لِلْمُؤْمِنِینَ، و تا نشانى بود مؤمنانرا، وَ یَهْدِیَکُمْ صِراطاً مُسْتَقِیماً (۲۰) و تا راه مینماید اللَّه شما را بر راه راست.
وَ أُخْرى‏ لَمْ تَقْدِرُوا عَلَیْها، و چیزى دیگر که دست نیافتید بر آن، قَدْ أَحاطَ اللَّهُ بِها، و اللَّه رسیده است بآن، وَ کانَ اللَّهُ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیراً (۲۱) و اللَّه بر همه چیز توانا است.
وَ لَوْ قاتَلَکُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا، و اگر کشتن کردند با شما ایشان که کافر شدند، لَوَلَّوُا الْأَدْبارَ، پشت برگردانیدند بگریز، ثُمَّ لا یَجِدُونَ وَلِیًّا وَ لا نَصِیراً (۲۲)، آن گه نه یارى یافتندید و نه فریادرسى.
سُنَّةَ اللَّهِ، این از نهاد اللَّه است، الَّتِی قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ، آن سنت که روزگار گذشت بر آن پیش باز، وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِیلًا (۲۳)، و نهاد اللَّه را تبدیل کردنى نیابى.
وَ هُوَ الَّذِی کَفَّ أَیْدِیَهُمْ عَنْکُمْ، و اللَّه اوست که بازداشت دستهاى ایشان از شما، وَ أَیْدِیَکُمْ عَنْهُمْ، و دستهاى شما از ایشان، بِبَطْنِ مَکَّةَ، در میان مکة، مِنْ بَعْدِ أَنْ أَظْفَرَکُمْ عَلَیْهِمْ، پس آن دست که داد شما را بر ایشان، وَ کانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیراً (۲۴) و اللَّه بدانچه شما میکردید بیناست.
هُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا، ایشان آنند که کافر شدند باللّه، وَ صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ و باز گردانیدند شما را از مسجد حرام، وَ الْهَدْیَ، شتران که بهدیه میآوردند، مَعْکُوفاً أَنْ یَبْلُغَ مَحِلَّهُ، بازداشته که تا بجاى، وَ لَوْ لا رِجالٌ مُؤْمِنُونَ، و اگر نه آن بودید که مردانى بودند در مکه گرویدگان، وَ نِساءٌ مُؤْمِناتٌ، و زنانى بودند گرویدگان، لَمْ تَعْلَمُوهُمْ أَنْ تَطَؤُهُمْ، شما ندانستید حال ایشان و آگاهى نداشتید از ایشان که ایشان را بکشتید بنادانى، فَتُصِیبَکُمْ مِنْهُمْ مَعَرَّةٌ بِغَیْرِ عِلْمٍ، و بشما رسیدى از ایشان گزندى، لِیُدْخِلَ اللَّهُ فِی رَحْمَتِهِ مَنْ یَشاءُ، تا پیش در آرد در رحمت خویش (و در اسلام) او را که خواهد، لَوْ تَزَیَّلُوا، اگر آن مؤمنان از کافران جدا گشتندید و از مکه بیرون آمدید، لَعَذَّبْنَا الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذاباً أَلِیماً (۲۵)، ما عذاب کردید ناگرویدگان ایشان را عذابى دردنماى.
إِذْ جَعَلَ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ، در دل گرفت آن ناگرویدگان روز کین، حَمِیَّةَ الْجاهِلِیَّةِ، کین نادانانه، فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ، فرو فرستاد اللَّه آرام و آهستگى ایمان، عَلى‏ رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ، بر رسول خویش و بر گرویدگان، وَ أَلْزَمَهُمْ کَلِمَةَ التَّقْوى‏، و دریشان بست آن سخن اهل پرهیز، وَ کانُوا أَحَقَّ بِها، و ایشان خود سزاتر بودند بآن، وَ أَهْلَها، و از در آن بودند، وَ کانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلِیماً (۲۶)، و اللَّه بهمه چیز داناست همیشه.
لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ راست نمود اللَّه رسول خویش را، الرُّؤْیا بِالْحَقِّ، آن خواب براستى و درستى، لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرامَ، که ناچار در روید در مسجد حرام، إِنْ شاءَ اللَّهُ، اگر خداى خواهد آمِنِینَ، ناترسندگان و بى‏بیمان، مُحَلِّقِینَ رُؤُسَکُمْ، موى از سر ستردگان، وَ مُقَصِّرِینَ، موى از سر کم کردگان، لا تَخافُونَ، شما از کس نترسید، فَعَلِمَ ما لَمْ تَعْلَمُوا، اللَّه آن دانست که شما ندانستید، فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذلِکَ فَتْحاً قَرِیباً (۲۷)، اللَّه کرد و داد پیش از دخول مسجد فتحى نزدیک. هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏، اللَّه اوست که فرستاد رسول خویش را براست راهى، وَ دِینِ الْحَقِّ، و دین درست راست، لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ، تا آن را مه آرد و پیروز و غالب بر همه دنیها، وَ کَفى‏ بِاللَّهِ شَهِیداً (۲۸)، و اللَّه رسول خویش را بگواهى بسنده است.
مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ، محمد رسول خداست و پیغامبر خداى، وَ الَّذِینَ مَعَهُ، و ایشان که با وى‏اند (از گرویدگان)، أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ، سخت‏اند بر کافران، رُحَماءُ بَیْنَهُمْ، با یک دیگر بر یکدیگر مهربان‏اند، تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً، ایشان را بینى راکعان و ساجدان یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً، از خداى عز و جل نیکویى و پاداش میجویند و خوشنودى او، سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ، نشامندى ایشان در رویهاى ایشان، مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ از نشان نماز، ذلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْراةِ، صفت ایشان در توریة موسى اینست، وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ، و مثل ایشان در انجیل عیسى، کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ، چون نو کشتى که بیرون داد تخ خویش، اللَّه بیرون آورد تخ آن، فَآزَرَهُ، و نیروى داد آن را، فَاسْتَغْلَظَ، تا محکم شد، فَاسْتَوى‏ عَلى‏ سُوقِهِ، تا بر بنهاء خویش راست ایستاد، یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ، سخت خوش آید برزگران را تا ایشان را بشگفت آرد، لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ، تا اللَّه برسول خویش و یاران او کافران را بدرد آرد.
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا، وعده داد اللَّه ایشان را که بگرویدند، وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ و کارهاى نیک کردند، مِنْهُمْ، از ایشان، مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِیماً (۲۹) آمرزشى و مزدى بزرگوار.