شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
۲۹ - النوبة الثانیة
رشیدالدین میبدی
رشیدالدین میبدی( ۲- سورة البقره‏ )
91

۲۹ - النوبة الثانیة

قوله تعالى: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً سدى گفت باین هامتایان سران و پیش روان ایشان خواهد که ایشان را در معصیت‏ خالق طاعت میداشتند، آن گه ایشان را چنان دوست میداشتند که مؤمنان اللَّه را دوست تر دارند، و هم مؤمنان خداى را دوست‏تر دارند که ایشان پیشوایان خود را، ابن کیسان و زجاج گفتند انداد بتان‏اند، و معنى آنست که یسوون بین الاصنام و بین اللَّه فى المحبة.
وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ اى اثبت و ادوم حُبًّا لِلَّهِ گفت ایشان بتان را و خداى را عز و جل در دوستى یکسان دارند، چنانک امروز بتى آرایند و پرستند و فردا دیگر بتى، که در دوستى شان ثبات و دوام نیست، خداى را هم چنان دوست دارند رب العزة گفت وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ و مؤمنان مرا به از آن دوست دارند، که از ما هرگز برنگردند و بدیگرى نگرایند. سعید جبیر ازینجا گفت انّ اللَّه تعالى یأمر یوم القیمة من احرق نفسه فى الدنیا على رؤیة الاصنام ان یدخلوا جهنّم مع اصنامهم فیأبون، لعلمهم انّ عذاب جهنم على الدوام، و یقول للمؤمنین بین ایدى الکافرین ان کنتم احبّائى فادخلوا جهنّم فیقتحم المؤمنون النار و ینادى مناد من تحت العرش وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ.
وَ لَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ... قراءة بیشترین قرّاء چنین است بفتح الف و درین قراءة لو در جاى اذا است بر موضع هنگام نه در معنى شرط. میگوید وانگه که بینند که ایشان بر خود ستم کردند درین جهان به پرستش بتان آن گه که عذاب دوزخ بینند که قوت و توانایى همه خدایراست. و قرئ «و لو ترى الذین ظلموا اذ یرون العذاب ان القوة للَّه جمیعا و ان اللَّه شدید العذاب» درین قراءة معنى آنست که تو بینى ظالمان را آن گه که عذاب بینند و این بر سبیل تعظیم و ترقیق و تعجیب گفت، و سخن تمام شد، پس ابتدا کرد و گفت أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً. و قرئ و لو ترى الذین ظلموا اذ یرون العذاب ان القوة میگوید اگر تو بینید هم بر سبیل تعجیب و ترقیق اگر تو بینید ظالمان را آن گه که و ایشان نمایند در آن عذاب، و بآن عذاب که قوت خدایراست بهمگى، و خداى آنست که سخت عذابست. بیان معنى آیت را قراءة قراء درهم بستم. اما بتفصیل آنست که و لو ترى الذین ظلموا بتاء مخاطبه، مدنى و شامى و یعقوب خوانند باقى قراء بیا خوانند. إِذْ یَرَوْنَ بضم یا شامى خواند باقى بفتح یا خوانند، أَنَّ الْقُوَّةَ و انّ اللَّه بکسر الف قراءة یعقوب است باقى بفتح الف خوانند.
عطا گفت تفسیر آیت آنست که اگر این ظالمان بینند روز قیامت آن گه که دوزخ از پانصد ساله راه روى بایشان آرد و چنانک مرغ دانه چیند ایشان را بر چیند، آن گه بدانند که قوّت و قدرت خداوندى و بزرگوارى و پادشاهى همه اللَّه راست، و سخت عذاب و سخت گیر است.
إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُوا الآیة... آن گه که پیشوایان بیزارى کنند و برگردند از پس روان ایشان، یعنى روز قیامت آن گه که عذاب خداوند بینند، پیشوایان سران و مهتران مشرکان‏اند و پس روان ضعفا و سفله ایشان، که امروز بر پى آنان میروند، و بگفت و فعل و اشارت ایشان از راه مى‏افتند، فردا در قیامت آن مهتران ایشان را گویند لم ندعکم الى الضلالة ما شما را بر بیراهى نخواندیم و نه فرمودیم، و شیاطین همچنین از آدمیان بیزارى گیرند و مهتر شیاطین گوید «ما أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ» قوله. وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ الباء هاهنا بمعنى عن کقوله تعالى فَسْئَلْ بِهِ خَبِیراً. اى عنه، اى و تقطّعت عنهم الوصلات الّتى کانت بینهم فى الدنیا من العهود و المواثیق و الارحام و المودّات و الانساب و الاسباب. هر پیوندى که میان ایشان بود در دنیا از عهد و پیمان و دوستى و خویشى و نسب و سبب همه بریده گردد.
قال النبى صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم کل سبب و نسب منقطع یوم القیمة إلّا سببى و نسبى.
سدى گفت این اسباب که بریده میگردد اعمال کافرانست، که فرو گذارند و ایشان را در آن ثواب ندهند. همانست که جاى دیگر گفت الَّذِینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ و قال تعالى وَ قَدِمْنا إِلى‏ ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ الآیة.
وَ قالَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنا کَرَّةً لو اینجا بمعنى لیت است پس روان گویند اى کاشک ما را باز گشتى بودى با جهان پیشین، تا چنانک ایشان امروز از ما برگشتند و بیزارى کردند ما نیز ازیشان برگشتیم و بیزارى کردیم. و کافران آن گه که اعمال خود را ضایع بینند همین گویند یا لَیْتَنا نُرَدُّ وَ لا نُکَذِّبَ بِآیاتِ رَبِّنا وَ نَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ، رَبَّنا أَبْصَرْنا وَ سَمِعْنا فَارْجِعْنا نَعْمَلْ صالِحاً، رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَیْرَ الَّذِی کُنَّا نَعْمَلُ رب العزة ایشان را در آنچه گفتند دروغ زن گردانید گفت وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ و این آن گه گویند که بهشت بایشان نمایند و گویند ایشان را که اگر شما مؤمنان بودید این بهشت شما را مسکن و منزل بودى! پس بمیراث بمؤمنان دهند! و ایشان دریغ و تحسر میخورند.
اینست که رب العالمین گفت: کَذلِکَ یُرِیهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَیْهِمْ و گفته‏اند این اعمال که در آن حسرت و پشیمانى خورند. شرک ایشانست و پرستش بتان بر امید آنک تقریب است بخداى عز و جل، و ذلک فى قوله ما نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى‏. پس چون نومیدى و عذاب بینند ایشان را حسرت باشد. و حقیقت حسرت در لغت عرب بریدن است مردى که در راه منقطع شود او را منحسر گویند یعنى رفتن برو بریده گشت و بازمانده وَ ما هُمْ بِخارِجِینَ مِنَ النَّارِ و ایشان هرگز از آتش بیرون نیایند که نه در شمار مسلمانان‏اند، نه آن تابع و نه آن متبوع
قال النبى صلى اللَّه علیه و آله و سلم یرسل على اهل النار البکاء فیبکون حتى تنقطع الدموع ثم یبکون الدم حتّى یرى فى وجوههم کهیئة الا خدود لو ارسلت فیه السفن لجرت، و انّ الحمیم لیصبّ على رؤسهم فینفذ الجمجمة حتّى یخلص الى جوفه فیسیل ما فى جوفه، حتّى یمرق من قدمیه و هو الصهر ثم یعاد کما کان.