90
۲۱ - النوبة الاولى
قوله تعالى: إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ یادگیر و یاد کن یا محمد آن گه که اللَّه ابراهیم را گفت «اسلم» گردن نه و کار بمن سپار و خویشتن فرا من ده قالَ جواب داد ابراهیم و گفت أَسْلَمْتُ گردن نهادم و خویشتن فرا دادم و خود را بیوکندم لِرَبِّ الْعالَمِینَ خداوند جهانیان را.
وَ وَصَّى و اندرز کرد بِها بدین اسلام و باین سخن که اسلمت، إِبْراهِیمُ بَنِیهِ ابراهیم پسران خود را وَ یَعْقُوبُ و یعقوب همچنین پسران خود را وصیت کرد یا بَنِیَّ گفت اى پسران من إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى لَکُمُ الدِّینَ اللَّه برگزید شما را این دین فَلا تَمُوتُنَّ میمیرید إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ مگر شما مسلمانان گردن نهادگان خویشتن فرمانرا او کندگان.
أَمْ کُنْتُمْ شُهَداءَ حاضر بودید شما إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ آن گه که مرگ آمد به یعقوب إِذْ قالَ لِبَنِیهِ آن گه که پسران خود را گفت ما تَعْبُدُونَ بر چهاید که پرستید مِنْ بَعْدِی از پس مرگ من قالُوا پسران گفتند نَعْبُدُ إِلهَکَ خداى ترا پرستیم وَ إِلهَ آبائِکَ و خداى پدران تو إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ إِلهاً واحِداً خداى یکتا بر یگانگى وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ و ما وى را گردن نهادگانیم.
تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ ایشان گروهىاند که رفتند لَها ما کَسَبَتْ ایشانراست آنچه کردند وَ لَکُمْ ما کَسَبْتُمْ و شما راست آنچه کنید وَ لا تُسْئَلُونَ و شما را نپرسند عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ که ایشان چه کردند.
وَ قالُوا جهودان گفتند کُونُوا هُوداً جهودیت أَوْ نَصارى و ترسایان گفتند که ترسابید تَهْتَدُوا تا بر راه راست بید قُلْ پیغامبر من گوى بَلْ مِلَّةَ إِبْراهِیمَ
نه جهود و نه ترسا بل که ملت ابراهیم گزینید «حَنِیفاً» آن پاک موحّد وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ و هرگز با خدا انباز گیر نبود.