شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
۲ - النوبة الاولى
رشیدالدین میبدی
رشیدالدین میبدی( ۶- سورة الانعام‏ )
106

۲ - النوبة الاولى

قوله تعالى: أَ لَمْ یَرَوْا نمى‏بینند کَمْ أَهْلَکْنا که چند هلاک کردیم و تباه مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ پیش از ایشان از گروه گروه مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ که ایشان را در زمین جاى دادیم و توان، ما لَمْ نُمَکِّنْ لَکُمْ آنچه شما را ندادیم وَ أَرْسَلْنَا السَّماءَ عَلَیْهِمْ و فرو گشادیم بر ایشان باران مِدْراراً هموار بهنگام، وَ جَعَلْنَا الْأَنْهارَ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمْ و جویها روان کردیم زیر ایشان، فَأَهْلَکْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ هلاک کردیم ایشان را بگناهان ایشان وَ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ و در گرفتیم از پس ایشان قَرْناً آخَرِینَ (۶) گروهى دیگران.
وَ لَوْ نَزَّلْنا عَلَیْکَ و اگر فرو فرستادیمى: بر تو کِتاباً فِی قِرْطاسٍ نامه‏اى در کاغذى فَلَمَسُوهُ بِأَیْدِیهِمْ و ایشان مى‏پاسیدندى بدستهاى خویش، لَقالَ الَّذِینَ کَفَرُوا کافران گفتندى: إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ (۷) نیست این مگر جادویى آشکارا.
وَ قالُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ مَلَکٌ و گفتند که چرا فرو نفرستادند برو فریشته، وَ لَوْ أَنْزَلْنا مَلَکاً و اگر فرو فرستادیمى فریشته‏اى لَقُضِیَ الْأَمْرُ کار برگزاردندى، ثُمَّ لا یُنْظَرُونَ (۸) و ایشان را درنگ ندادندى.
وَ لَوْ جَعَلْناهُ مَلَکاً و اگر آن فرو فرستاده فریشته‏اى کردیمى بصورتى، لَجَعَلْناهُ رَجُلًا آن فریشته صورت مردى کردیمى وَ لَلَبَسْنا عَلَیْهِمْ و کار بر ایشان پوشیده داشتیمى آن گه ما یَلْبِسُونَ (۹) آنچه هم اکنون برایشان پوشیده است.
وَ لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ و افسوس کردند با فرستادگان پیش از تو، فَحاقَ تا فرا سرنشست بِالَّذِینَ سَخِرُوا مِنْهُمْ ایشان را که افسوس کردند از ایشان ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ (۱۰) آن روز و آن کار و آن چیز که افسوس میکردند بآن.
قُلْ بگوى سِیرُوا فِی الْأَرْضِ بروید در زمین ثُمَّ انْظُرُوا پس درنگرید، کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ (۱۱) که سرانجام دروغ زن گیران چون بود!
قُلْ بگوى لِمَنْ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ کراست هر چه در آسمانها و در زمینهاست؟ قُلْ لِلَّهِ هم تو گوى که خداى را است، کَتَبَ عَلى‏ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ بنوشت بر خویشتن بخشودن لَیَجْمَعَنَّکُمْ بهم مى‏آرد شما را و بهم خواهد آورد شما را إِلى‏ یَوْمِ الْقِیامَةِ تا روز رستاخیز، لا رَیْبَ فِیهِ گمان نیست در آن، الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ ایشان که خویشتن را زیانکار کردند فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ (۱۲) ایشان آنند که بنگرویده‏اند.
وَ لَهُ ما سَکَنَ فِی اللَّیْلِ وَ النَّهارِ و او راست هر هستى که مى‏آرام گیرد در شب و روز، وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ (۱۳) و اوست شنوا و دانا.