شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
۳۰ - النوبة الثالثة
رشیدالدین میبدی
رشیدالدین میبدی( ۳- سورة آل عمران- مدنیة )
86

۳۰ - النوبة الثالثة

قوله تعالى: ما کانَ اللَّهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلى‏ ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ این کار چنین مبهم فرو نگذارند! و این قصه سربسته روزى برگشایند! و این دامن فراهم کرده آخر بیفشانند! و این سر و پاى درهم کردگان صافیان و جافیان آخر بینى که از هم باز کنند! فَرِیقاً هَدى‏ وَ فَرِیقاً حَقَّ عَلَیْهِمُ الضَّلالَةُ و هر کس را بمأوى و منزل خویش فرود آرند، فَرِیقٌ فِی الْجَنَّةِ وَ فَرِیقٌ فِی السَّعِیرِ یکى در حزب شیطان، کشته حرمان، و اندوه جاودان أُولئِکَ حِزْبُ الشَّیْطانِ. یکى نواخته رحمن، در زمره دوستان، بمهر ازل شادان، برو داغ وَ عِبادُ الرَّحْمنِ. امروز تو چند بینى و چه دریابى که درهاى اسرار فرو بسته، و مسمار غیب بر در خانه توحید و شرک زده، و کلید آن بخود سپرده که: وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلَّا هُوَ همین است که گفت عزّ و علا: وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُطْلِعَکُمْ عَلَى الْغَیْبِ، و تا نپندارى که آنچه دیده تو بآن نرسد دیده انبیاء نیز نرسد! نمى‏خوانى که: وَ لکِنَّ اللَّهَ یَجْتَبِی مِنْ رُسُلِهِ مَنْ یَشاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ. میفرماید که: ایمان بیارید، و استوار گیرید اللَّه را، که غیب‏دان است و نهان بین، و فرو فرستادگان پیغامبران را که بوحى پاک ایشان را بر غیب همى دارد، و پوشیده مینماید، و چون نماید چندان نماید که خود خواهد، نه چندان که بنده خواهد، کما قال عزّ و جلّ: وَ لا یُحِیطُونَ بِشَیْ‏ءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِما شاءَ. خداى داند که بنده چه برتابد، و وى را چه شاید، و دانستن چیست که وى را بکار آید! مدبّر کار بندگان اوست! کارساز و کارران و نگهبان اوست! صحّ الخبر انّه عزّ و جلّ یقول: ادبر عبادى بعلمى، انى بعبادى خبیر بصیر.
وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَبْخَلُونَ... الآیة «بخل» بر زبان علم و مقتضى شریعت منع واجب است و واجب از مال اندکى است از فراوان، درویش را اندک دهد، و خود را فراوان بگذارد. باز بزبان طریقت و اهل اشارت بخل آنست که: خود را اندکى بگذارد، ذرّه‏اى از مال، یا نفسى از حال، و المکاتب عبد ما بقى علیه درهم.
مال و حال در راه این جوانمردان صورت سگ دارد، و عشق در عالم خویش صورت فریشته، و شرع مصطفى (ص) خبر میدهد که فریشته با سگ بد سازد، در هیچ منزل با وى فرو نیاید.
لا یدخل الملائکة بیتا فیه کلب او تصاویر.
پرده بردار تا فرود آرند
کى در آید فرشته تا نکنى
سگ ز در دور و صورت از دیوار
کى در احمد رسد و در صدیق
عنکبوتى تننده بر در غار
هودج کبریا بصفّه بار
لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذِینَ قالُوا کریما! خدایا! که شنواست، و در شنوایى بى‏همتا، شنونده آوازها، و رسنده بشنوایى خود برازها، و پاسخ کننده نیازها. با موسى و هارون (ع) گفت: لا تَخافا إِنَّنِی مَعَکُما أَسْمَعُ وَ أَرى‏، میگوید: بر فرعون شوید و از وى مترسید، که من بیارى و نگهداشت با شماام، مى‏شنوم و مى‏بینم! و عایشه صدّیقه در قصه مجادلة گفت: الحمد للَّه الّذى وسع سمعه الاصوات.
لقد جاءت المجادلة الى رسول اللَّه (ص). تکلّمه فى جانب البیت ما اسمع ما تقول، فأنزل اللَّه عزّ و جلّ: قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِی تُجادِلُکَ فِی زَوْجِها الآیة. و عن ابى موسى انّ النّبیّ (ص) لمّا دنا من المدینة کبّر اصحابه، فقال: یا ایها الناس انکم لا تدعون اصم و لا غائبا، ان الذى تدعونه بینکم و هو بین اعناق رکابکم، و فى روایة اربعوا على انفسکم فانکم لا تدعون اصم و لا غائبا و انما تدعون سمیعا قریبا.
قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقِیرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِیاءُ این سخن شبه شکوى دارد، با دوست مى‏راند که دشمن چه میگوید تا دوست بنازد، و باشد که دشمن از آن باز گردد.
و عجب آنست که نعمت هم چنان به ادرار بدشمن مى‏رساند، و بآن ناسزا که مى‏شنود نعمت وانستاند، سبحانه ما ارأفه بخلقه! و در بعضى اخبار است: ما احد اصبر على اذى یسمعه من اللَّه، یدعون له ولدا و هو یرزقهم و یعافیهم. از روى اشارت میگوید: شما که بندگان و رهیگان‏اید، از خصمان خویش در گذارید، و تا توانید عفو کنید، و نعمت و رفق خویش از دوست و دشمن باز مگیرید، و خلق نیکو با دوست و دشمن، آشنا و بیگانه کار فرمائید و به‏ قال النّبیّ (ص): انّ اللَّه عزّ و جلّ اوحى الى ابراهیم (ع): انّک خلیلى حسّن خلقک و لو مع الکفّار، تدخل مداخل الأبرار، فانّ کلمتى سبقت لمن حسّن خلقه، ان اظلّه تحت عرشى، و اسکنه حظیرة قدسى، و ادنیه من جوارى.