شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
۲۸ - النوبة الاولى
رشیدالدین میبدی
رشیدالدین میبدی( ۳- سورة آل عمران- مدنیة )
95

۲۸ - النوبة الاولى

قوله تعالى: إِنْ یَنْصُرْکُمُ اللَّهُ اگر یارى دهد اللَّه شما را، فَلا غالِبَ لَکُمْ باز شکننده‏اى نیست شما را، وَ إِنْ یَخْذُلْکُمْ و اگر خوار کند شما را و فرو گذارد، فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُکُمْ کیست آنکه یارى دهد شما را؟ مِنْ بَعْدِهِ از پس فرو گذاشتن او، وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (۱۶۰) و ایدون باد که بخداى سپارند گرویدگان کار خویش را.
وَ ما کانَ لِنَبِیٍّ أَنْ یَغُلَّ و نبود هرگز بسزا پیغامبرى را که خیانت کند در غنیمت بخشیدن میان غازیان، وَ مَنْ یَغْلُلْ و هر که خیانت کند بچیزى، یَأْتِ بِما غَلَّ یَوْمَ الْقِیامَةِ آن چیز آرد فردا برستاخیز، ثُمَّ تُوَفَّى کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ پس آن گه بهر تنى گزارند پاداش آنچه کرد، وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ (۱۶۱) و هیچ کس را ازیشان از پاداش نیکى چیزى بنکاهند.
أَ فَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَ اللَّهِ باش کسى که بر پى رضوان خدا رود و جستن خوشنودى وى، کَمَنْ باءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللَّهِ هم چون کسى بود که باز آید و باز گردد بخشم از خداى، وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ و بازگشتن گاه او دوزخ، وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ (۱۶۲) و بد شدن گاهى که آنست.
هُمْ دَرَجاتٌ میان این دو گروه برتریها و فروتریها است، عِنْدَ اللَّهِ نزدیک خداى، وَ اللَّهُ بَصِیرٌ بِما یَعْمَلُونَ (۱۶۳) و اللَّه بینا و دانا است بآنچه میکنند.
لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ بدرستى که خداى سپاس نهاد، عَلَى الْمُؤْمِنِینَ بر گرویدگان إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ که فرستاد در میان ایشان بایشان، رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ فرستاده‏اى هم از ایشان، یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ تا میخواند بر ایشان سخنان وى، وَ یُزَکِّیهِمْ و ایشان را پاک (و هنر افزاى) میکند، وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ و در ایشان مى‏آموزد نامه وى، وَ الْحِکْمَةَ و دانش راست خود، وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ و نبودند از پیش فا لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ (۱۶۴) مگر در گمراهى آشکارا.
أَ وَ لَمَّا أَصابَتْکُمْ مُصِیبَةٌ باش هر گه که بشما رسد چیزى که رسد، قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَیْها از نابایسته‏اى که شما از دشمن بدو چندان رسیده‏اید از پیش فا، و بهره یافته‏اید از ایشان، قُلْتُمْ أَنَّى هذا گفتید که این چونست؟ قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِکُمْ بگوى آن از نزدیک شما است (و شومى کرد شما)، إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ (۱۶۵) خداى بر همه چیز توانا است.
وَ ما أَصابَکُمْ و آنچه بشما رسید، یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ آن روز که هام دیدار شد هر دو گروه به احد، فَبِإِذْنِ اللَّهِ آن بخواست خداى بود، وَ لِیَعْلَمَ الْمُؤْمِنِینَ (۱۶۶) و آن را تا ببیند که گرویدگان براستى و درستى که‏اند؟
وَ لِیَعْلَمَ الَّذِینَ نافَقُوا و تا ببینند ایشان که منافق شده‏اند، وَ قِیلَ لَهُمْ‏ و منافقان را گفتند: تَعالَوْا قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بیائید کشتن کنید از بهر خداى، أَوِ ادْفَعُوا یا از مؤمنان دفع کنید بر جاى، قالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتالًا ایشان گفتند: اگر ما دانیم که جنگ خواهد بود لَاتَّبَعْناکُمْ ما با شما بیائیم. هُمْ لِلْکُفْرِ یَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِیمانِ ایشان آن روز که آن سخن گفتند بکفر نزدیکتر بودند که بایمان، یَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ میگویند بزبانهاى خود ما لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ چیزى که در دلهاشان نیست، وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما یَکْتُمُونَ (۱۶۷) و خداى داناتر (همه دانایان) است بآنچه نهان میدارند (در دلها از اندیشها و نیّتها).
الَّذِینَ قالُوا ایشان که گفتند، لِإِخْوانِهِمْ برادران خود را که شهید شدند، وَ قَعَدُوا و خود بنشستند در خانها، لَوْ أَطاعُونا اگر فرمان ما ببردندى و بنشدندى، ما قُتِلُوا ایشان را نکشتندى، قُلْ پیغامبر من گوى، فَادْرَؤُا عَنْ أَنْفُسِکُمُ الْمَوْتَ باز دارید از خویشتن خویش مرگى را، إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ (۱۶۸) اگر مى‏راست گوئید.