شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
۲۶ - النوبة الاولى
رشیدالدین میبدی
رشیدالدین میبدی( ۳- سورة آل عمران- مدنیة )
86

۲۶ - النوبة الاولى

قوله تعالى: سَنُلْقِی آرى مى‏درافکنیم، فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا در دلهاى ناگرویدگان، الرُّعْبَ بیم و ترس، بِما أَشْرَکُوا بِاللَّهِ بآنچه انباز گرفتند با خداى، ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً چیزى که اللَّه آن را از آسمان حجّتى نفرستاد، وَ مَأْواهُمُ النَّارُ و بازگشتگاه ایشان فردا آتش است، وَ بِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِینَ (۱۵۱) و آن بد بودن گاهى است کافران را.
وَ لَقَدْ صَدَقَکُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ راست گفت خداى با شما، و راست کرد وعده خویش که داده بود، إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ آن گه که شما ایشان را میکشتید بخواست وى، حَتَّى إِذا فَشِلْتُمْ تا آن گه که بد دل شدید، وَ تَنازَعْتُمْ فِی الْأَمْرِ و با یکدیگر مخالف شدید و بر آویختید، وَ عَصَیْتُمْ و در رسول من نافرمان شدید و سرکشیدید، مِنْ بَعْدِ ما أَراکُمْ ما تُحِبُّونَ پس آنکه با شما نمود اللَّه آنچه دوست میداشتید، مِنْکُمْ مَنْ یُرِیدُ الدُّنْیا کس هست از شما که این جهان مى‏خواهد، وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرِیدُ الْآخِرَةَ. و کس هست از شما که آن جهان مى‏خواهد، ثُمَّ صَرَفَکُمْ عَنْهُمْ پس شما را از کافران برگردانید، لِیَبْتَلِیَکُمْ تا شما را بیازماید (بآن محنت که افتاد)، وَ لَقَدْ عَفا عَنْکُمْ و درگذاشت از شما آنچه کردید. وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ (۱۵۲) و اللَّه با فضل است بر مؤمنان.
إِذْ تُصْعِدُونَ که بالا میگرفتید، وَ لا تَلْوُونَ عَلى‏ أَحَدٍ و باز ننگرستید با کس، وَ الرَّسُولُ یَدْعُوکُمْ و پیغامبر شما را میخواند، فِی أُخْراکُمْ از پس شما، فَأَثابَکُمْ شما را اللَّه پاداش داد (بآن نافرمانى که کرده بودید و دنیا که جسته بودید) غَمًّا بِغَمٍّ غمى در غمى پیوسته، لِکَیْلا تَحْزَنُوا تا مگر باز اندوهگن نبید، عَلى‏ ما فاتَکُمْ بر آنچه از شما درگذرد از دنیا، وَ لا ما أَصابَکُمْ و نه بر آنچه بشما رسد از رنج، وَ اللَّهُ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ (۱۵۳) و اللَّه آگاه است بآنچه میکنید.
ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ پس فرو فرستاد بشما، مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ از پس آن غم، أَمَنَةً ایمنیى از دشمن، نُعاساً خوابى و آرامى، یَغْشى‏ طائِفَةً مِنْکُمْ که در گروهى از شما مى‏پیچید آن خواب، وَ طائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ و گروهى بتیمار آورد ایشان را خستگیها در تنهاى ایشان، یَظُنُّونَ بِاللَّهِ ظنها میبردند بخداى، غَیْرَ الْحَقِّ ظنهاى ناسزا، ظَنَّ الْجاهِلِیَّةِ ظنهاى کافروار یَقُولُونَ (در خویشتن مى‏اندیشیدند) و با خود میگفتند: «هل لنا من الامر من شى‏ء» از کار بما هیچ چیز هست؟ قُلْ جواب ده رسول من: إِنَّ الْأَمْرَ کُلَّهُ لِلَّهِ کار همى خداى راست، یُخْفُونَ فِی أَنْفُسِهِمْ در دلهاى خویش چیزى نهان مى‏دارند، ما لا یُبْدُونَ لَکَ چیزى که آن پیدا نمى‏کنند ترا بزبان، یَقُولُونَ میگویند: لَوْ کانَ لَنا مِنَ الْأَمْرِ شَیْ‏ءٌ اگر ما را از کار چیزى بودى، ما قُتِلْنا هاهُنا ما را ایدر بنکشتندى، قُلْ پیغامبر من بگوى، لَوْ کُنْتُمْ فِی بُیُوتِکُمْ اگر شما در خانهاى خویش بودید، لَبَرَزَ الَّذِینَ کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقَتْلُ بیرون آمدندى آنان که بر ایشان مرگ نبشته‏اند، و هنگام آمده إِلى‏ مَضاجِعِهِمْ بر افتادن گاههاى ایشان، وَ لِیَبْتَلِیَ اللَّهُ و تا بیازماید و بر رسد اللَّه، ما فِی صُدُورِکُمْ بآنچه در دلهاى شماست، وَ لِیُمَحِّصَ ما فِی قُلُوبِکُمْ و تا پاک‏کند و شبهت ببرد از آنچه در دلهاى شما است، وَ اللَّهُ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ (۱۵۴) و اللَّه دانا است بآنچه در دلهاى شما است.
إِنَّ الَّذِینَ تَوَلَّوْا مِنْکُمْ ایشان که برگشتند (بهزیمت) از میان شما، یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ آن روز احد که هر دو گروه همدیدار گشتند. إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّیْطانُ شیطان ایشان را از جاى ببرد، بِبَعْضِ ما کَسَبُوا بلختى از آنچه کرده بودند از پیش، وَ لَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ و بدرستى که خداى عفو کرد آن گریختن ایشان ازیشان. إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ (۱۵۵) که خداى آمرزگارست و بردبار.