شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
۱۰ - النوبة الاولى
رشیدالدین میبدی
رشیدالدین میبدی( ۳- سورة آل عمران- مدنیة )
111

۱۰ - النوبة الاولى

قوله تعالى: وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ فریشتگان گفتند: اى مریم! إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ خداى ترا بگزید. وَ طَهَّرَکِ و پاک گزید هو اصْطَفاکِ عَلى‏ نِساءِ الْعالَمِینَ (۴۲) و برگزید ترا بر زنان جهانیان.
یا مَرْیَمُ اقْنُتِی لِرَبِّکِ اى مریم فرمان بردار زى، و باش خداوند خویش را. وَ اسْجُدِی وَ ارْکَعِی و سجود کن و رکوع کن مَعَ الرَّاکِعِینَ (۴۳) با نماز کنندگان.
ذلِکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَیْبِ این از خبرهاى غیب است، نُوحِیهِ إِلَیْکَ پیغام مى‏دهیم آن را بتو، وَ ما کُنْتَ لَدَیْهِمْ و تو نبودى نزدیک ایشان، إِذْ یُلْقُونَ أَقْلامَهُمْ که قرعه‏ها زدند أَیُّهُمْ یَکْفُلُ مَرْیَمَ و بقرعه مى‏جستند که کیست آنکه مریم را بردارد و بپرورد، وَ ما کُنْتَ لَدَیْهِمْ و نبودى نزدیک ایشان، إِذْ یَخْتَصِمُونَ (۴۴) که ایشان از بهر مریم با یکدگر خصومت میکردند.
إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ فریشتگان گفتند: اى مریم! إِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِنْهُ خداى بشارت مى‏دهد ترا بکلمتى ازو اسْمُهُ، الْمَسِیحُ نام او مسیح عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ عیسى پسر مریم وَجِیهاً روى‏شناس با آب روى، فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ هم درین جهان هم در آن جهان، وَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ (۴۵) و او از نزدیک کردگانست.
وَ یُکَلِّمُ النَّاسَ و سخن گوید با مردمان، فِی الْمَهْدِ در گهواره، وَ کَهْلًا و بهنگام کهلى وَ مِنَ الصَّالِحِینَ (۴۶) و مردیست از شایستگان.
قالَتْ رَبِّ مریم گفت: خداوند من! أَنَّى یَکُونُ لِی وَلَدٌ چون بود مرا فرزندى؟ وَ لَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ و نپاسیدست مرا هیچ بشر! قالَ جبرئیل وى را جواب داد و گفت: کَذلِکِ اکنون چنین است اللَّهُ یَخْلُقُ ما یَشاءُ خدا می‏آفریند آنچه میخواهد، إِذا قَضى‏ أَمْراً که کارى را ندو فرمانى گزارد، فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ آنست که گوید آن را: کُنْ فَیَکُونُ (۴۷) باش تا مى‏بود.
وَ یُعَلِّمُهُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِیلَ (۴۸) و در وى آموزد خداى نامه و دین و حکمت و تورات و انجیل.
وَ رَسُولًا إِلى‏ بَنِی إِسْرائِیلَ و پیغامبرى به بنى اسرائیل. أَنِّی قَدْ جِئْتُکُمْ بِآیَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ که من بشما آمدم و نشانى آوردم از خداى شما أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ‏
که شما را آفرینم از گل کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ چون سان مرغ.
فَأَنْفُخُ فِیهِ آن گه دمم در آن، فَیَکُونُ طَیْراً تا مرغى بود. بِإِذْنِ اللَّهِ بخواست خدا و فرمان وى بمرغ و دستورى او مرا. وَ أُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ و بى‏عیب کنم اکمه و پیس را وَ أُحْیِ الْمَوْتى‏ بِإِذْنِ اللَّهِ و زنده کنم مردگان را بدستورى خدا وَ أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ و شما را خبر کنم که بخانه چه خورده‏اید وَ ما تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ و در خانه خویش چه باز نهاده‏اید إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لَکُمْ درین نشانیست شما را بر راستى و استوارى من إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ (۴۹) اگر گرویدگانید.
وَ مُصَدِّقاً و استوار دارنده‏اى‏ام و گواهى لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراةِ آن توریت که پیش از من فرا آمد. وَ لِأُحِلَّ لَکُمْ و فرستادند مرا نیز تا شما را حلال کنم و گشاده بَعْضَ الَّذِی حُرِّمَ عَلَیْکُمْ لختى از آنچه حرام کرده‏اند و بسته‏اند بر شما وَ جِئْتُکُمْ بِآیَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ و بشما آوردم نشانى از خداوند شما، فَاتَّقُوا اللَّهَ و بپرهیزید از انباز گفتن و فرزند گفتن خداى را، وَ أَطِیعُونِ (۵۰) و فرمان برید مرا.
إِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ اللَّه خداوند منست و خداوند شما فَاعْبُدُوهُ وى را بنده باشید و پرستید هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ (۵۱) اینست راه راست درست.