شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
افسونگر
رهی معیری
رهی معیری( رباعیها )
131

افسونگر

یا عافیت از چشم فسونسازم ده
یا آن که زبان شکوه پردازم ده
یا درد و غمی که داده ای بازش گیر
یا جان و دلی که برده ای بازم ده