148
دشمن و دوست
دیگران از صدمه اعدا همی نالند و من
از جفای دوستان گریم چو ابر بهمنی
سست عهد و سرد مهرند این رفیقان همچو گل
ضایع آن عمری که با این سست عهدان سر کنی
دوستان را می نپاید الفت و یاری ولی
دشمنان را همچنان بر جاست کید و ریمنی
کاش بودندی به گیتی استوار و دیرپای
دوستان در دوستی چون دشمنان در دشمنی