شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
آغاز ده نامه
اوحدی
اوحدی( منطق العشاق )
149

آغاز ده نامه

شنیدم کز هوسناکان جوانی
به ناگه فتنه شد بر دلستانی
رخش زرد و تنش باریک میشد
جهان بر چشم او تاریک میشد
شبی بیدار بود، از عشق نالان
پریشان گشته چون آشفته حالان
دلش را آتش سودا برآشفت
چو آتش تیزتر شد باد را گفت: