شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
زنده در گور
نادر نادرپور
نادر نادرپور( سرمۀ خورشید )
141

زنده در گور

بهار امسال ، خاموش است
نه شمع غنچه ای در شمعدان شاخه ها دارد
نه آتشبازی سرخ و بنفش ارغوان ها را
بهار امسال ، بغضی در گلو دارد
فروغ خنده از سیمای او دور است
عروس آفتابش زنده در گور است
مگر سیلاب اشکش پاک گرداند
ز لوح سینه ی او حسرت رنگین کمان ها را