شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
مستی
نادر نادرپور
نادر نادرپور( شام بازپسین )
142

مستی

یخ در بلور لیوان
سنگی بر ینه
ین سنگ ، از لهیب عطش آب می شود
رنگش به چشم من
رنگ لعاب کاشی و مهتاب می شود
می نوشم آب را
در من بدل به وسوسه ی خواب می شود
خوابی سیاه و سنگین ، خوابی به رنگ سنگ
سنگی بر ینه