158
لعل های امید
ما ، سرخوشان روی زمینیم
گنج آوران خاک نشینیم
هر چند سایه ایم ، بلندیم
خورشید زرد بازپسینیم
گویی به آب و آینه مانیم
سر تا به پای ، جام و جبینیم
آنجا اگر صفایی ، آنیم
اینجا اگر وفایی ، اینیم
شور شکوفه های شبابیم
شرم بنفشه های حزینیم
دست گناه صبر ، لعل امیدیم
در ابر وهم ، برق یینیم
یاقوت خون چشیده ی عشقیم
بر خاتم زمانه ، نگینیم
طومار سرگذشت زمانیم
طوفان انتقام زمینیم
پولاد آبداده ی هندیم
دیبای کاردیده ی چینیم
مردیم و روز رزم ، چنانیم
رندیم و گاه بزم ، چنینیم
بر روی ما ، نقاب ریا نیست
گفتیم و ، هر چه هست همینیم