شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
غزل شمارهٔ ۳۵۷
مولوی
مولوی( غزلیات )
112

غزل شمارهٔ ۳۵۷

چو آن کان کرم ما را شکارست
به هر دم هدیه ما را ده هزارست
که ما را نردبان زرین و سیمین
نهد چون قصد ما بر بام یارست
بلادری ست در عالم نهانی
که بر ما گنج و بر بیگانه مارست
به پیش ما خزینه سیم مشمر
که ما را زر و سیم بی شمارست
ز پروانه اگر این افترا بود
دو صد چندین ز دست شهریارست