شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
غزل شمارهٔ ۱۵۳۳
مولوی
مولوی( غزلیات )
85

غزل شمارهٔ ۱۵۳۳

بیا امروز ما مهمان میریم
بیا تا پیش میر خود بمیریم
ز مرگ ما جهانی زنده گردد
ازیرا ما نه قربان حقیریم
به مرغی جبرئیلی را ببندیم
به جانی ما جهانی را بگیریم
سبو بدهیم و دریایی ستانیم
چرا ما از چنین سودی نفیریم
غلام ماست ازرق پوش گردون
غلام خویشتن را چون اسیریم
چو ما شیریم و شیر شیر خوردیم
چرا چون یوز مفتون پنیریم
خمش کن نیست حاجت وانمودن
به پیش تیر باشی گر چه تیریم