146
غزل شماره ۵۹
ای قبلهٔ حاجات ملک طرف کلاهت
مجموعه آفات فلک طرز نگاهت
بیچاره کشی پیشهٔ زلفان کمندت
خونخواره وَشی شیوهٔ چشمان سیاهت
خونم بخور و غم مخور از پرسش محشر
طفلی و ملایک ننویسند گناهت
افکندیم از پا به یکی غمزه و رفتی
باز آ که بود دیدهٔ امید براهت
این جان بودت کشور و دل باشدت اورنگ
کاکل بسرت افسر و از غمزه سپاهت
بر زیرنشینان لوای غم عشقت
رحمی که ندانند دری غیر پناهت
آهو روش اسرار ره دشت جنون گیر
در شهر نیاسوده کس از ناله و آهت