103
غزل شماره ۱۷۱
عشق است حیات جاودانی
سرمایهٔ عیش و کامرانی
گر عشق نبود خود نبودی
هرگز نه زمین نه آسمانی
پیرایهٔ عشق اگر نیستی
کی داشت عروس حسن آنی
از عشق گرفت زینت و زیب
اوراق کتاب کن فکانی
عشق است مدار قاب قوسین
عشق است مقام من رآنی
هم بود ز عشق آنکه دم زد
از سبحان عظیم شأنی
خورشید سپهر عشق ساری است
نورش بذراری جهانی
از عشق گرفت بال و پرواز
این بیضه مرغ لامکانی
حالی نبود ز عشق اسرار
هر عین نهانی وعیانی