62
غزل شمارهٔ ۵۶۷
چه باشد گر سنان غمزه را زین تیزتر سازی
دل ریش مرا در عشق ازین خونریزتر سازی
گذر بروادی ناز افکنی دامن کشان واندم
به یک دامن فشانی آتشم را تیزتر سازی
بلا بر گرد من میگرد اما دست می یابد
گهی بر من کزین خود را بلاانگیزتر سازی
هلاک از نرگس بیمار خواهی ساخت آن روزم
که در خون خواریش امروز ناپرهیزتر سازی
ز نایابی در وصل تو قیمت یاب تر گردد
محیط حسن را هرچند طوفان خیزتر سازی
به راه قدمت عشقت شتاب آموزتر گردم
خطابت را اگر با من عتاب آمیزتر سازی
نهد سر برسم رخش تو چون صد محتشم هردم
اگر فتراک خود را زین شکار آویزتر سازی