103
غزل شمارهٔ ۳۵۹
دارم از طبع ستم خیز تو حظی و چه حظ
وز عتاب شعف آمیز تو حظی و چه حظ
می کنم با نفس آمیز نگه های عجب
از نگاه غضب آمیز تو حظی و چه حظ
آن که وی جرعه کش بزم تو بود امشب داشت
پیش اغیار به پرهیز تو حظی و چه حظ
نیم بسمل شده تیغ تغافل امروز
می کند از نگه تیز تو حظی و چه حظ
دل که از شوق کلام تو کبابست کباب
دارد از لعل نمک ریز تو حظی و چه حظ
وقت تغییر عذارت که شد آزرده رقیب
کردم از سبزهٔ نوخیز تو حظی و چه حظ
محتشم را که به یک موی دل آویخته ای
دارد از موی دلاویز تو حظی و چه حظ