شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
بیمار
مهدی اخوان ثالث
مهدی اخوان ثالث( زمستان )
145

بیمار

بیمارم، مادر جان
می دانم، می بینی
می بینم، می دانی
می ترسی، می لرزی
از کارم، رفتارم، مادر جان
می دانم، می بینی
گه گریم، گه خندم
گه گیجم، گه مستم
و هر شب تا روزش
بیدارم، بیدارم، مادر جان
می دانم، می دانی
کز دنیا، وز هستی
هشیاری، یا مستی
از مادر، از خواهر
از دختر، از همسر
از این یک، و آن دیگر
بیزارم، بیزارم، مادر جان
من دردم بی ساحل
تو رنجت بی حاصل
ساحر شو، جادو کن
درمان کن، دارو کن
بیمارم، بیمارم، بیمارم، مادر جان