مسعود سعد سلمان شاعر، خوشنویس، ادیب (438 - 518) دوره غزنویان در نیمه دوم قرن پنجم و آغاز قرن ششم هجری بود. بیشتر اشعار او در قالب قصیده و باقی آنها به صورت رباعی و قطعه هستند.
مسعود سعد سلمان، در سال ۴۳۸ هجری به دنیا آمد. پدر مسعود فردی ثروتمند بود که به عنوان سفیر از سوی غزنویان به هند فرستاده شده بود. با اینکه اجداد مسعود اهل همدان بودند، اما اربابان تذکره دربارهٔ زادبومش اختلاف نظر دارند. بنا به گفته محمد عوفی وی در همدان به دنیا آمده دولتشاه سمرقندی زادگاهش را جرجان میداند. واله داغستانی گوید که اصلش از همدان است ولی مدتها در لاهور به سر بردهاست؛ غلامعلی آزاده وی را اهل لاهور میداند و بدیعالزمان فروزانفر در سخن و سخنوران زادگاهش را لاهور نوشتهاست.
حیات مسعود سعد سلمان مصادف با حکومت شش پادشاه غزنوی فرخزاد غزنوی، ابراهیم غزنوی، مسعود بن ابراهیم، شیرزاد غزنوی، ارسلانشاه غزنوی و بهرامشاه بودهاست. زندگی مسعود سعد در زمان پادشاه فرخزاد و زندگی ادبی و خدمت شاهی او از دوره سلطان ابراهیم آغاز میشود. در سال ۴۳۸ هجری قمری هنگامی که سلطان مسعود غزنوی، فرزند خود «مجدود» را به فرمانفرمایی هند فرستاد، پدر سعد سلمان همراه او بود. مسعود سعد به مدت شصت سال به عنوان یکی از کارگزاران دیوان غزنوی خدمت کرد. شغل رسمی او کتابدار سلطنتی بودهاست.
بخشی از حیات هشتاد ساله او به دلیل همدستی با مسعود بن ابراهیم در توطئه علیه پدرش (ابراهیم غزنوی) در زندانهای دهک، نای، سو و مرنجاب گذشت. بار نخست در سال ۴۷۷ قمری به زندان افتاد و پس از ۱۱ سال در ۴۸۸ هجری توسط فرماندار «چَلَنِدر» آزاد شد و به لاهور بازگشت. ۲ سال بعد و در پی تغییرات سیاسی، بار دیگر برای ۸ سال به زندان افتاد. سالهای پایانی عمر او به سرودن بهترین شعرهایش در زندان نای گذشت. او خاطرات و رنجهای خود از زندان را در قالب شعر و زنداننامه نگاشتهاست.
قصیدههایش به سبک خراسانی اغلب در مدح پادشاهان غزنوی هستند بیانی ساده و روان داشته و چنین مینماید که به فلسفه و ریاضیات آشنا بودهاست. در اشعارش برخی کلمات هندی دیده میشوند.
مسعود، دیوانهایی به به زبانهای فارسی و عربی و هندی داشتهاست. دیوان فارسی وی قریب به هجدههزار بیت دانسته شدهاست و غیر از قصیده، دارای غزل و رباعی، مثنوی، قطعه و چیستان نیز دارد. جز ابیاتی عربی در حدائق السحر فی دقائق الشعر چیزی از دیوان عربی او در دست نیست. دیوان هندی او نیز به کلی مفقود است.
اشعار مسعود سعد سلمان متأثر از سرودههای عنصری بلخی (از قصیدههایش) و منوچهری دامغانی و ناصرخسرو و فرخی سیستانی است. کمالالدین اسماعیل و ظهیرالدین نیشابوری از مقلدان سبک او بودهاند.
شعرایی همچون عثمان مختاری، ابوالفرج رونی و سنایی از دوستان و آشنایان او بودهاند. سنایی او را در شعر «پیشوای کیهان» و رشیدی «تاج شاعران» نامیدهاست. اما بدیعالزمان فروزانفر مثنویات او را متوسط شمرده و گفته «اگر نمیساخت بهتر بود».
مسعود سعد سلمان دو پسر و یک دختر داشت. یکی از پسرها معروف به «سعادت» که شاعر بود و پسر دیگر «صالح» (یا محمد) نام داشته که هنگام زندانی بودن پدر، در مرنجاب وفات یافت. مسعود سعد سلمان در سال ۵۱۸ هجری کشته شد.