154
در صفت حضرت مهدی
ببین چون بهترین مهتران اوست
به جان سر همه پیغمبران اوست
به نسل از نسل ها فاضل تر است او
بدان از عترت پیغمبر است او
نباشد آن زمان تکلیف باری
بجز عرفان نباشد هیچ کاری
چو یشناسی نصیب از گنج یابی
نه گنجی کز پی آن رنج یابی
چو از مغرب بود اول خروجش
چو شمسی باشد و مغرب بروجش
به صورت همچو خورشیدی در ایام
که روشن می شود زو جمله اجسام
به معنی نیز خورشیدی همین دان
که روشن می کند ارواح انسان
چو مهدی در جهان خورشید دین است
طلوع شمس از مغرب همین است
بکن تو صورتش بر عامه ایثار
اگر تو خاصه ای معنی نگه دار
کنون بشنو ز من مغز حکایت
ز روی معرفت نی از روایت
چو جمله خلق توبه کرده باشند
همه امری به جا آورده باشند
نماند هیچ کس آنجا گنهکار
همه توبه کنند آن دم به یک بار
به توبه چون درآیند خلق یکسر
نماند هیچ بیرون آن در
از آن باشد در توبه به زنجیر
که نبود هیچ کس را هیچ تقصیر
سعادت یابی ار چندان نمیری
به صورت کاینچنین معنی پذیری
وگر میری نباشد مرگ صورت
که باشد مرگ صورت را ضرورت
به مرگ اختیاری میر باری
که مرگ اضطراری نیست کاری