شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
مناجات شمارهٔ ۲۴۱
خواجه عبدالله انصاری
خواجه عبدالله انصاری( مناجات نامه )
114

مناجات شمارهٔ ۲۴۱

الهی دوستدار از زبان خاموش است ولی حالش همه زبان است، و اگر جان در سر دوستی کرد شاید، که دوست را بجای جان است، غرق شده آب نه بیند که گرفتار آن است به روز چراغ نیفروزند که روز خود چراغ جهان است. خداوندا گناه من زیر حلم تو پنهان است تو پردهٔ عفو بر من گستران و مرا ببخش.