77
شمارهٔ ۹۶۳
از در خویش مرا بر در غیری بری
باز گونی بدر غیر چرا میگذری
از تو هم پیش تو هم بر در تو داد مرا
فتنه گر هم تو و گوئی که چرا فتنه گری
گر چه در بتحده رفتم ز در کعبه رواست
هم در تست در بتکده چون در نگری
کعبه و دیر توئی دیر کجا کعبه کجاست
نیست غیر از تو کسی غیر کرا میشمری
کعبه گر شد ز تو پر بتکده هم خالی نیست
کمنی نیست ترا کز همه بسیار تری
جویمت که بدر کعبه گهی بر در دیر
چون گدای تو شدم از تو شد این در بدری
رفت آوازه که امسال بحج رفت کمال
بس مبارک سفری چون تو به او هم سفری