85
شمارهٔ ۸۹۴
ای دل غلام أو شدی ای من غلام تو
بادت مبارک اینکه جهان شد به کام تو
از من به رسم بنده نوازی به او بگو
مشتاق خدمت است غلام غلام تو
آخر نه از توأم همه وقت آمدی پیام
آخر کجا شد آن کرم مستدام تو
پیش از سلام پیش روم قاعد ترا
گر در نماز باشم و آرد سلام تو
نام کتار و بوس چو بردن نمی توان
هم بر کنار نامه ببوسیمه نام تو
صد گوش دیگرم ز خدا باشد آرزو
روزی که بشنوم ز رسولی پیام تو
ای کاش نامه روی به پیچیدی از کمال
تا او بگوش خویش شنیدی کلام تو