شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
شمارهٔ ۵۶۸
کمال خجندی
کمال خجندی( غزلیات )
74

شمارهٔ ۵۶۸

ای من غلام روی تو هر چه تمامتر
شهری ترا غلام و دعاگر غلامتر
چشمم که ساختی بره انتظار خشک
دارند زلف و عارض تو صبح و شامتر
گر آه و ناله از تو بر آورده اند نام
از هر دو هست دیده گریان بنامتر
می را که می نهند به هر مجلسی حرام
گر نیست ساقیش چو تو باشد حرامتر
طوطی به منطق تو ندارد زبان بحث
با آنکه هست از همه شیرین کلامثر
طاوس خوش خرام رها کن بصحن باغ
آن سرو ناز بنگر ازو خوش خرامتر
نا گشتة منی برآن استان کمال
کس نیست در جهان ز تو عالی مقامتر