صفحه اصلی
جامی
هفت اورنگ
سلامان و ابسال
بخش ۵۱ - حکایت روباه و روباه بچه
جامی
( سلامان و ابسال )
متن
0
0
0
0
0
119
ذخیره
ساده
پیشرفته
بخش ۵۱ - حکایت روباه و روباه بچه
گفت با روباه بچه مادرش
چون به باغ میوه آمد رهبرش
0
0
0
میوه چندان خور که بتوانی به تگ
رستگاری یافتن ز آسیب سگ
0
0
0
گفت ای مادر چو بینم میوه را
کی توانم کار بست این شیوه را
0
0
0
حرص میوه پرده هوشم شود
وز گزند سگ فراموشم شود
0
0
0
نظرسنجی