شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
شمارهٔ ۲۰۱
همام تبریزی
همام تبریزی( غزلیات )
132

شمارهٔ ۲۰۱

اکنون که نیست ما را با دوستان وصالی
با وصل را ثباتی با عمر را زوالی
پیوند تن نخواهد جانم به هیچ حالی
گر بی تو دیدهام را میلی بود به رویی
از بهردوست خواهم هم جان و هم جهان را
از نور چشم خویشم پیدا شود ملالی
چون دیگران نباشم در بند جاه و مالی
ترسم که هم نباید در خدمتت مجالی
ای اشتباق جانم بگذار تا بخسبم
بنویس بک سلامم نا کی دریغ داری
چون نیستم وصالی باری کم از خیالی
از خستگان نسیمی وز تشنگان زلالی
چون بی شما ندارم ذوق از حیات خواهم
زینجا قیاس می کن با خود حساب سالی
دور از تو هم شکیبی بودی همام را گر
دیدی میان خوبان حسن تو را مثالی