شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
غزل شمارهٔ ۲۵۱
هلالی جغتایی
هلالی جغتایی( غزلیات )
87

غزل شمارهٔ ۲۵۱

چون قامت آن سرو سهی کرد هلاکم
سروی بنشانید، روان، بر سر خاکم
رفتی و دلم چاک شد از دست تو دلبر
باز آ و قدم رنجه نما در دل چاکم
گفتی که: هلاکت کنم از ناز و کرشمه
بنشین، که من از دست تو امروز هلاکم
شادیم بخاک قدمت، همچو هلالی
نه بر سر گورم قدم، از ناز، که خاکم