در مرزها چیزهای بسیاری باقی می‌ماند

هیچ سربازی از جنگ زنده بازنگشته است...

در مرزها چیزهای بسیاری جا می‌مانند

ما بقایای باقی مانده ایم

از جنگ‌های گذشته که هیچوقت رنگ پایان را نخواهند دید

ما که با ستمگری هرگز بیعت نکرده بودیم

هدیه وفایی نژاد

ریشه دوانده در دالان به دالان تنم،

دیواری در من ساخته که دست‌های مرتفع مادرم هم به آن نمی‌رسد

که قرن‌هاست با من، از پیکری به پیکری دیگر کوچ می‌کند

و هر بار با هیبتی تازه گریبانم را می‌گیرد

آتشی اگر جایی شعله گرفته است