شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
خون و جنون
حمید مصدق
حمید مصدق( سالهای صبوری )
136

خون و جنون

کسی با سکوتش
مرا تا بیابان بی انتهای جنون برد
کسی با نگاهش
مرا تا درندشت دریای خون برد
مرا بازگردان
مرا ای به پایان رسانیده آغاز گردان