112
شمارهٔ ۷۸
لیلی اش در دل و گوشش به صدای جرس است
یا رب این مغلطه مجنون ترا با چه کس است
می برد برگ گلی باد ز گلزار برون
بلبلی در پس دیوار مگر در قفس است؟
بلبل از بی خودی عشق جهد شاخ به شاخ
گل به خون گشته ز غیرت که مگر بوالهوس است
عمر در خدمت او صرف شد و یار هنوز
پرسد احوال مرا از دگران کاین چه کس است
دل مشتاق تو و لاف صبوری هیهات
شمع این انجمن آسوده ز باد نفس است