شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
شمارهٔ ۴۱۹
قدسی مشهدی
قدسی مشهدی( غزلیات )
105

شمارهٔ ۴۱۹

خموش می کند دلیر تماشای ماه من
من بعد، چشم آینه و دود آه من
تا چشم باز می کنم، از پیش رفته ای
چون شمع، کاش بر مژه بودی نگاه من
کوتاه بهترست شب ناامیدی ام
مگشا گره ز طره بخت سیاه من
در دیده ام ز روی تو آتش فتاده است
روشن شود چراغ ز تاب نگاه من
نارسته زرد بود مرا سبزه امید
رنگی نبرده باد خزان از گیاه من
قدسی، نسیم باغچه ناامیدی ام
بر گلشن امید، نیفتاده راه من