122
شمارهٔ ۱۷۸
کسی چگونه دلم را پی سراغ شود
که در سراغ دلم خضر بی دماغ شود
هلاک مشرب پروانه ای شوم که چو صبح
تمام زندگی اش صرف یک چراغ شود
فراق روی بتان را طبیعت اجل است
که یک فتیله چو سوزد هزار داغ شود
فرشته خوی کند عشق، دیوسیرت را
به گلخن ار گذرد بوی عشق، باغ شود
اگر به گلشن کوی تو بگذرد یک بار
نسیم، باعث ترتیب صد دماغ شود