شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
شمارهٔ ۱۰۸
قدسی مشهدی
قدسی مشهدی( غزلیات )
104

شمارهٔ ۱۰۸

رسید یار و ز من بر سر عتاب گذشت
چه گویمت که چه بر دل ز اضطراب گذشت
نبرد غنچه بختم سوی شکفتن راه
گل امیدم ازین باغ در نقاب گذشت
کجاست عشق که در دیده ام نمک پاشد
که روزگار به آسودگی و خواب گذشت
به بزم شوق گر این نشاه می دهد می عشق
هزار حیف ز عمری که بی شراب گذشت
نگه ز رشک به رویش نبرد ره قدسی
چو روزگار تو محروم از آفتاب گذشت