به یکی رطل گران سخت سبک سار شدیم

حیف و صد حیف که ما دیر خبردار شدیم

که چرا باخبر از پردهٔ اسرار شدیم

که به صد شعبده زین پرده پدیدار شدیم

تا خراب از نظر مردم هشیار شدیم

که ز هفتاد و دو ملت همه بیزار شدیم

خواجه پنداشت که آسوده ز پندار شدیم

کز پی چاره بر غیر به ناچار شدیم

چه سحرها که بدین واسطه بیدار شدیم

وه که بی بهره هم از مهره هم از مار شدیم

ایمن از وسوسهٔ عقل زیان کار شدیم

فارغ از کشمش سبحه و زنار شدیم