63
غزل شمارهٔ ۱۹۲
رفتار آشوب بالا قیامت
رفتار سر کن بنما قیامت
پیدا شدی شد خورشید پنهان
پنهان شدی شد پیدا قیامت
این رستخیزی کامروز ماراست
پیشش چه سنجد فردا قیامت
در هر بن مو صد شور و غوغا
از پای تا سر صد جا قیامت
شد چون نشستی از دست دلها
برخواستی شد بر پا قیامت
در هر نشستت پنهان بهشتی
در هر قیامت پیدا قیامت
نزد رقیبی دور از محبان
او را بهشتی ما را قیامت
فیض ارنگوید جز حرف خوبان
ممنون اوئیم ما تا قیامت