شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
شرم
فریدون مشیری
فریدون مشیری( تا صبح تابناک اهورایی )
143

شرم

از پشت میله های قفس گفتم:
ای درخت!
این عنکبوت ابر
انگار جای تار
دیوار می تند
برگی فشاند و گفت:
خورشید از زیادی خون شرم می کند!