130
شمارهٔ ۳ - نیز او راست
به حق آنکه مرا هیچ کس به جای تو نیست
جفا مکن که مرا طاقت جفای تو نیست
جفا چه باید کردن بر آنکه در تن او
روان شیرینتر از هوای تو نیست
بنفشه مویا! یک موی نیست بر تن من
که همچو برده دل من، هوا نمای تو نیست
به جان تو وبه مهر تو وبه صحبت تو
که دیده بر کنم ار دیده در رضای تو نیست
ترا خوشست و ترا هر کسی به جای منست
مرابتر که مرا هیچ کس به جای تو نیست