شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
سحر با ناقه گفتم نرم تر رو
اقبال لاهوری
اقبال لاهوری( ارمغان حجاز )
143

سحر با ناقه گفتم نرم تر رو

سحر با ناقه گفتم نرم تر رو
که راکب خسته و بیمار و پیر است
قدم مستانه زد چندان که گوئی
بپایش ریگ این صحرا حریر است