94
غزل شمارهٔ ۱۴۹
ترا که گفت که بر برگ گل کلاله فکن
بنفشه تاب ده و بر رخ چو لاله فکن
به غمزه صید دل عاشقان کن و آنگه
بهانه بر نظر نرگس غزاله فکن
میار باده تلخم که عیش من تلخ است
ز لعل خویش می ناب در پیاله فکن
چو درد نامه عشاق خویشتن خوانی
کرشمه ای کن و چشمی برین رساله فکن
مقال ابن حسام آتشی دل آشوبست
ز دیده آب سرشکی بر بن مقاله فکن