92
غزل شمارهٔ ۷۲۶
وحشی صحرای حسن نرگس فتان کیست
موجهٔ دریای ناز ابروی جانان کیست
سایه زلف که شد سرمه کش چشم شام
خنده فیض سحر چاک گریبان کیست
حسن بتان اینقدر نیست فریب نظر
گر نه تویی جلوه گر آینه حیران کیست
صدگل عیشم به دل خنده زد از شوق زخم
تکمه جیب امید غنچهٔ پپکان کیست
آتش دل شد بلند از کف خاکسترم
باد مسیحای شوق جنبش دامان کیست؟
رنگ بهار خیال می چکد از دیده ام
این گل حیرت نگاه شبنم بستان کیست
ناز به خون می تپد در صف مژگان یار
بر در این میکده حلقهٔ مستان کیست
سبحه دل را نشد رشته جمعیتی
درتک و پوی خیال ریگ بیابان کیست
دل ز پی اش رفت و من می روم از خویشتن
عیب جنونم مکن ناله به فرمان کیست
از مژه تا دامنم مشق ز خود رفتنیست
اشک جنون تاز من طفل دبستان کیست
بیدل اگر لعل او نیست تبسم فروش
شبنم گلهای زخم گرد نمکدان کیست