شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
غزل شمارهٔ ۳۳۳
بیدل دهلوی
بیدل دهلوی( غزلیات )
108

غزل شمارهٔ ۳۳۳

چیست آدم مفردکلک د بیرستان رب
کاینهمه اوضاع اسمارست ترکیبش سبب
زادهٔ علم موالیدش جهان ماء و طین
لم یلد لم یولدش آیینهٔ اصل و نسب
از تصنع گر همه ما وتو آرد بر زبان
میم و نون دارد همان شکل گشاد و بست لب
احتمالات تمیزش وهم چندین خیرو شر
آفتابی در وبال تهمت رأس و ذنب
آن سوی کون و مکان طیار پرواز انتظار
ششجهت وارستگی آغوش و آزادی طلب
آهوان دشت فطت را خیال او، ختن
کارگاه شیشهٔ افلاک را فکرت حلب
نور از او بی احتجاب و ظلمت از وی بی کلف
ذات عالمتاب او خورشید روز و ماه شب
حاصل رد وقبول انقسام خوب وزشت
انفعالش دوزخ و اقبال فردوس طرب
شور عشق از فتنه آهنگان قانون دماغ
شرم حسن از سایه پروردان مژگان ادب
از هزار آیینه یک نوریقینش منعکس
از دو عالم نسخه اش یک نقطهٔ دل منتخب
با همه سامان قدرت شخص تسلیم اعتبار
باکمال کبریایی پیکر بیدل لقب