شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
غزل شمارهٔ ۱۳
بیدل دهلوی
بیدل دهلوی( غزلیات )
152

غزل شمارهٔ ۱۳

آبیار چمن رنگ ، سراب است اینجا
درگل خندة تصویرگلاب است اینجا
وهم تاکی شمرد سال و مه فرصت کار
شیشهٔ ساعت موهوم حباب است اینجا
چیست گردون ، هوس افزای خیالات عدم
عالمی را به همین صفر حساب است اینجا
چه قدر شب رود از خودکه کندگرد سحر
مو سفیدی عرق سعی شباب است اینجا
قد خم گشته ، نشان می دهد از وحشت عمر
بر در خانه از آن حلقه رکاب است اینجا
عشق ز اول علم لغزش پاداشت بلند
عذر مستان به لب موج شراب است اینجا
بوریا راحت مخمل به فراموشی داد
صد جنون شور نیستان رگ خواب است اینجا
لذت داغ جگر حق فراموشی نیست
قسمتی در نمک اشک کباب است اینجا
همه درسعی فنا پیشترازیکدگریم
با شرر سنگ گروتاز شتاب است اینجا
رستن از آفت امکا ن تهی از خود شدنست
تو زکشتی مگذر عالم آب است اینجا
زین همه علم و عمل قدر خموشی دریاب
هرکجا بحث سئوالی ست جواب است اینجا
بیدل آن فتنه که توفان قیامت دارد
غیردل نیست همین خانه خراب است اینجا