ریشهٔ تاکی به استقبال مستان می رسد

زبن پر پروانه پیغام چراغان می رسد

مدتی شد در دماغم بوی ریحان می رسد

در کنارم از کجا این طفل گریان می رسد

قاصد ما نامه در دست از گریبان می رسد

بهر یک دل بوی پیراهن به کنعان می رسد

صد گریبان می درّد تا گل به دامان می رسد

خواب ها رفته ست تا مژگان به مژگان می رسد

بر کنار این کشتی از هول نهنگان می رسد

می نهد صد ریزه برهم تا به یک نان می رسد

وصل گوهر گیر اگر دستت به دامان می رسد

تا به هر دامن که خواهی دست احسان می رسد

منّت این وضع بر گبر و مسلمان می رسد

سعی در علم و عمل اینجا به پایان می رسد