شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
شمارهٔ ۱۷ - مطایبه
ملک الشعرای بهار
ملک الشعرای بهار( مثنویات )
179

شمارهٔ ۱۷ - مطایبه

ای از برما به خشم رفته
رخ بی سببی زما نهفته
ما را گنهی به جز وفا نیست
بهر چه تو را هوای ما نیست ؟
آخر نه من و تو یار بودیم
بر عهد هم استوار بودیم
بهر چه ز ما گسستی ای دوست
در بر رخ دوست بستی ای دوست
عهدی به هزار وعده بستی
گر بستی عهد، چون شکستی
بازآی که خاک پات گردم
تو جان منی ، فدات گردم
دستی بکشم به ساق پایت
سیگار بپچم از برایت
جام عرقی دهم به دستت
سازم ز خمار باده مستت
بینم شب و روز با جلالت
وز نعشهٔ چرس در خیالت
از بهر تو ای نگار بنگی
گویم غزلی بدین قشنگی