شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
الحكایة و التمثیل
عطار
عطار( بخش بیست و سوم )
153

الحكایة و التمثیل

در میان دشمنان پیری کهن
دوستی راگفت ای نیکو سخن
کاین همه خلقند دایم غم زده
ترک شادی کرده و ماتم زده
بیشتر غمشان ازان بینم مقیم
تا چرا آخر خداوند کریم
آن کند جمله که خود خواهد مدام
وانچه باید خلق را نکند تمام
گر ز صد تن داعی یک کار خاست
تا نخواهد حق نیاید کار راست